ازدواج
ازدواج در ادیان و مذاهب
دین مسیح
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد میشوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی میشمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند.

اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیدهای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده میشود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج امری پسندیدهتر است. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند میرسد و با کمکردن مشغلههای دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی میسازد.
اسلام
از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه است. و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب موکد و در برخی موارد واجب شمرده میشود. عفت و حیا از جملهٔ این صفات میباشند که یکی از راههای تأمین این صفات و سجایا ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار میسازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعیترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی میکند.
طبق قوانین اسلامی در صورت نبود موانع ازدواج و حرام نبودن ازدواج طرفین (مثلاً شوهر داشتن زن یا محرم بودن دو طرف) ازدواج با گفتن عبارت «زَوَجتُک» (خود را به زوجیت تو درآوردم) یا عبارتی دقیقاً به همین معنی از سوی زن و تایید مرد با عبارتی نظیر «قَبلتُ» محقق میشود. برخی حضور دو شاهد و ولی زن (پدر و جد پدری) را هم لازم میدانند. در مورد کودکان نابالغ، دیوانگان، و اشخاص سفیه (کمخرد) نیز حق ازدواج با پدر و جد پدری، وصی آنها یا حاکم شرع و برای بردگان و کنیزان با مالک آنهاست. همچنین طرفین میتوانند به شخص دیگری، که لازم هم نیست نمایندهٔ دینی باشد، وکالت دهند تا آنها را به عقد یکدیگر درآورد. چندزنی تا حداکثر ۴ همسر برای مردان جایز است ولی چندشوهری جایز نیست. در صورت طلاق یا مرگ شوهر، زن برای ازدواج مجدد باید مدتی را صبر کند که به عده معروف است و در این دوران همچنان برخی آثار رابطهٔ زوجیت بین او و همسر سابقش برقرار است. در هنگام ازدواج مرد باید مالی را به تملک زن درآورد که به مهریه معروف است. مقدار مهریه بسته به توافق زن و مرد است.
شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت یا صیغه یا متعه) هم دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته میشود. در این نوع ازدواج فقط برای مدت محدودی که توسط دو طرف معین شده انجام میشود.
دین یهود
در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسانهایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل میشوند. ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آنجمله میتوان به مهریه زن که کتوباه گفته میشود تا چاپاه، پارچهای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار میگیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.
بهائی
ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شدهاند. اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شدهاست. حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است. از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیهای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس امالکتاب دین بهائی امدهاست و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین ۹ شاهد رسماً آغاز میشود. باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است.
آیه مخصوص که به آن اشاره شد «انا کل لله راضون» برای مردان و «انا کل لله راضیات» برای زنان است. در احکام بهائی ازدواج موقت (که به متعه و صیغه معروف است)، داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج همجنسان حرام است.
ازدواجهای موقت
در چندین نمونه از فرهنگها، آیینِ ازدواج «موقت» و «مشروط» وجود دارد. «رسم حلقه» در میان مردم نژاد سلتی و «ازدواجهای دارای مدت مشخص» در میان مسلمانان از نمونههای آن است. پیش از اسلام، در میان اعراب نوعی «ازدواج موقت» مرسوم بود که امروز آن را در ایران با عنوان «صیغه» (Nikah Mut’ah) و در عراق با عنوان «متعه» میشناسند. صیغه نوعی نکاح موقت، با مدت زمان مشخص و معین است. حضرت رسول محمد(صلی الله علی علیه و آله)، ازدواج موقت را مورد تایید قرار دادهاست که گاهی با عث این اتهام می شود که پوشش قانونیای را برای کارگران جنسی فراهم میآورد. مجادلههای مسلمانان در رابطه با سنت صیغه، موجب شدهاست تا این آیین عمدتاً به جوامع شیعهنشین محدود شود.
ازدواج با خویشاوندان نزدیک
مذاهب، به طور معمول به ازدواج فامیلی، در هر نوع از آن، اجازه میدهند. روابط فامیلی ممکن است یا از نوع روابط خویشاوندی سببی باشد که در آن افراد دارای پیوند زیستی (همخونی) با یکدیگر هستند، یا از نوع خویشاوندی صلبی که به واسطه ازدواجها شکل گرفتهاست، باشد. سیاست کاتولیک، ازدواج فامیلی را در ابتدا برای مدتی طولانی ممنوع کرده بود، ولی امروزه در نتیجه نیاز روز، به این نوع از ازدواجها، مجوز دادهاست. این نوع از ازدواج، همواره مورد تایید اسلام بودهاست، در حالی که محدویتهای هندوها در مورد آن، به طور گستردهای متفاوت تر است.
خاتمه یافتن ازدواج
در اکثر جوامع، مرگ یکی از زوجها موجب پایان یافتن پیوند ازدواج میشود، و در جوامع تکهمسری، این امکان برای شریک دیگر وجود دارد که مجدداً ازدواج کند. گاهی اوقات، ازدواج مجدد با گذشت دورهای از سوگواری انجام میشود.
در بسیاری از جوامع نیز، طلاق راهی برای خاتمه دادن به پیوند ازدواج است. همچنین در برخی جوامع ممکن است ازدواج ممنوع باشد، در این قبیل جوامع طبقه سیاسی حاکم اعلام میدارد که به هیچ عنوان کسی نباید ازدواج کند. در هر دو نوع جامعه، مردم دلواپس آزادیِ ازدواجِ مجدد یا ازدواج هستند. از سوی دیگر، بعد از طلاق ممکن است یکی از زوجها مجبور شود نفقه بپردازد.
اینکه هر دو زوج حق دارند نسبت به طلاق رضایت داشته باشند، تنها طی دهههای اخیر در کشورهای غربی به رسمیت شناخته شد. در ایالات متحد آمریکا، نادرست نبودن عملِ طلاق، نخستین بار در سال ۱۹۶۹ در کالیفرنیا به رسمیت شناخته شد و نیویورک آخرین ایالتی بود که این موضوع را در سال ۱۹۸۹ به رسمیت شناخت.
ازدواج از دیدگاه حقوقی
مشخصهٔ ازدواج
مهمترین ویژگیهای ازدواج، قانونمند بودن آن است. ازدواج به هر صورتی که باشد، قانونمند است. تمامی مراحل ازدواج از پیوند تا جدایی و نیز پس از فوت یکی از طرفین قانونمند است. بنابراین هر ازدواجی بر پایهٔ یک سری قوانین شکل گرفتهاست و ادامه مییابد. این قوانین به سه شکل قوانین عرفی، قوانین شرعی و قوانین مدنی است.
ایران
در ایران مقررات ازدواج عمدتاً بر اساس فقه امامیه تدوین شده و ازدواج به دو نحو دائم و موقت میتواند صورت پذیرد. در مذهب جعفری آیین اسلام این دو ازدواج در پارهای از آثار با هم یکی هستند و در برخی دگر اختلاف دارند، تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با ازدواج دائم در مدتدار بودت ازدواج موقت که پس از پایان آن رابطهٔ زوجیت به انتها میرسد. همجنین در ازدواج موقت برخلاف ازدواج دائم طلاق وجود ندارد، زن حق نفقه ندارد و زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند، مهریه هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت، با این تفاوت که در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است ولی در ازدواج دائم عقد باطل نیست و میتوان مهریه را بعداً توافق کرد یا درصورت عدم توافق مهرالمثل تعیین میشود.
نظریه دلبستگی
نظریه دلبستگی (به انگلیسی: Attachment theory)، نظریهای در روانشناسی است که سعی در توضیح دلایل دلبستگی انسانها به یکدیگر دارد. اصطلاح دلبستگی برای اشاره به روابط اجتماعی-عاطفی محکم و دایمی به کار میرود. کودکان تمایل دارند به برخی اشخاص به ویژه مادرشان بچسبند و در حضور انها احساس امنیت کنند. روان شناسان در ابتدا براین باور بودند که دلیل دلبستگی به مادر، منبع غذا بودن اوست و غذا یکی از نیازهای نخستین نوزادان را تشکیل میدهد. اما پرسشهایی پیش امد. برخی حیوانات به ویژه پرندگان، نیدی-فوژ یعنی لانه-گریز هستند و بچههای انها بلافاصله پس از انکه به دنیا می ایند و یا سر از تخم در میاورند، از لانه بیرون میروند و غذای خود را خودشان به دست میاورند. مثلاً جوجه اردک و جوجه مرغ، از همان بدو تولد خودشان غذا میخورند، اما با این حال باز هم به دنبال مادرشان میروند. احساس راحتی از حضور مادر نمیتواند به دلیل نقش وی در تغذیه بچهها باشد. سری ازمایشهای بسیار معروف دربارهٔ میمونها نشان داده است که در دلبستگی مادر-فرزند، نیازهای دیگری، جز نیاز به تغذیه وجود دارد.
در حالی¬که پژوهش درباره دلبستگی توسط مشاهده خانوادههایی جرقه خورد که بخاطر جنگ جهانی دوم از هم¬گسیخته شده بودند، ریشه¬های نظری آن را می¬توان در نظریه تکاملی نوین ردیابی کرد (سیمپسون،۱۹۹۹؛ فرالی، ۲۰۰۲). همانگونه که بالبی مشاهده کرد، مجاورت مادر- کودک برای بقای ژنتیکی ضروری است (بالبی، ۱۹۶۹،۱۹۸۲). نوزادان میتوانند با تولید صداهای ناراحت کننده هنگام جداشدن از مراقبشان و درخواست نیرومند برای بازگشت آنها در حفظ مجاورت نقش داشته باشند. بالبی این را یک راهبرد خوب برای تضمین زنده ماندن نوزاد کوچک و درمانده می داند. نظریه دلبستگی توضیح میدهد که تا جه اندازه ارتباط بین والدین و کودک بر رشد او موثر است.
چندمهری
چَندمِهری (به انگلیسی: polyamory)، به معنای داشتن بیش از یک یار است و از فلسفه و عمل دوست داشتن همزمان چند نفر به شکل غیر مالکانه، صادقانه، مسئولیتپذیرانه و اخلاقی حکایت میکند.
چندمهری بر انتخاب آگاهانه چند یار و برحذر بودن از قبول روشهای مرسوم جامعه، که داشتن یک یار را اجبار میکند، تأکید دارد.∗
نظریه مثلثی عشق
رابرت استرنبرگ روان شناس امریکایی مدل مثلثی عشق را ارایه دادهاست. مدلی که عشق را با سه عنصر اصلی ان نشان میدهد.
صمیمیت یا الفت عبارت است از پیوند نزدیک و احساس تعلق داشتن بین دو نفر و همچنین علاقهٔ انها به درمیان گذاشتن خصوصی ترین و عمیق ترین افکارو احساسات.
هوس عبارت است از میل و رغبت جنسی شدید به طرف مقابل.
قبول/تعهد فرد میپذیرد که فرد دیگری را به شدت دوست دارد (عنصر قبول) و خودش را ملزم میداند که در پستی و بلندیهای زندگی را بطه اش را با ان شخص حفظ کند (عنصر تعهد)
روابط صمیمانه
رابطه صمیمانه نوعی رابطه عاشقانه است که با فعالیت اجتماعی همراه میگردد و که به وسیله دو نفر و با هدف ارزیابی و محک زدن همدیگر جهت ورود به یک رابطه عاشقانه یا ازدواج صورت میپذیرد و به بیان دیگر عبارت است از توافق بر انجام برخی رفتارهای اجتماعی در مکانهای عمومی به مانند یک زوج در حالی که ممکن است رابطه جنسی نداشته باشند و یا داشته باشند. این نوع رابطه صمیمانه معمولا مرحله قبل از نامزدی یا ازدواج است.
گذار به دوران مدرن
در برخی از رسوم و فرهنگها، این رابطه بوسیله شخص ثالثی که ممکن است یکی از خویشاوندان، آشنایان و یا واسطهای شناخته شده باشد، ترتیب داده میشود. امروزه دوستیابیها و روابط اینترنتی، هواخواهان بیشتری پیدا کردهاست. اگر چه در خلال قرن بیستم و بیست و یکم در بیشتر فرهنگها آداب دوستی از حالت خشکی و قانونمند سنتی خارج شدهاست اما تفاوتهای قابل ملاحظهای بین اشخاص و اقوام مختلف وجود دارد. امروزه افرادی که به روابط عاشقانه و جنسی روی میآورند، علائق و خواستههای خود را نسبت به تمایلات جنسی به راحتی ابراز میکنند، همچنین شیوه پوشش طرفین در حضور یکدیگر به دور از سختگیریهای گذشته میباشد و راحتی مکالمات و تماسها رفته رفته قابل قبول تر میگردد.
تأثیرات روحی و روانی دراز مدت
در برخی موارد افراد از یک رابطه به رابطه دیگر میروند در نتیجه به جای آنکه با موقعیتهای استرسزا مواجه شوند، الگوهای کنارکشیدنشان رشد مییابد.
آداب و نقش رسانهها
رسانههای مردمی محبوب و پر مخاطب مثل مجلههای ریدرز دایجست، پی پل، هومز اند گاردنز و... ، به میزان زیادی به شفاف سازی و فرهنگ رفتاری موضوع دوستی و روابط جنسی میپردازند و در مقالات و داستانهای خود، از انتظارات، حدود و آداب معاشرت بین دو شریک جنسی بسیار سخن میگویند. البته در نظرسنجیها و مصاحبههای گوناگون مرزبندی ارزشها، عرفها، آداب، رسوم، حساسیتها و... نسبت به این مبحث، بسته به کشورهای متفاوت رفته رفته آشکارتر میگردد. مدت دوره دوستی در هر مقطعی از زندگی با توجه به فرهنگ و عرف هر کشوری متفاوت است.
تشکیلات دوستیابی
تشکیلات دوستیابی (به انگلیسی: dating system)، به مجموعهای از روشها، وسائل و عواملی میگویند که به منظور تجهیز و تقویت سامانههای دوستیابی استفاده میشوند و بوسیلهٔ قوانین و فناوری میسر میگردند. انواع تشکیلات دوستیابی عبارتند از:
دوستیابی اینترنتی:
در شبکههای اینترنتی وبگاههای زیادی در زمینهٔ آشنایی، دوستی و ملاقات مردم و جوانان با یکدیگر وجود دارد.
دوستیابی با شتاب:
در این شیوه از دوستیابی، گروهی از مردم دور هم جمع میشوند و ساعاتی را با هم به گفتگو و گپ میپردازند. در این روش مردان و زنان به صورت چرخشی در مدت مشخصی با یکدیگر به گفتگو میپردازند. این مدت بسته به نوع تشکیلات دوستیابی مربوطه، ۳ تا ۸ دقیقه طول میکشد. در فواصل بین این گفتگوها، مجری مربوطه زنگی را به صدا در میآورد یا با جسمی قلم مانند به صفحهای شیشهای میکوبد تا به شرکت کنندگان خبر دهد تا جای خود را با شخص بعدی عوض کنند.
دوستیابی با تلفن همراه:
پیامکهای نوشتاری از طریق تلفنهای همراه بوسیله متقاضیان نیز وسیلهای است که از طریق پشتیبانی شرکتهای دوستیابی ارائه میگردد. این اسلوب هم از طریق وب گاههای دوستیابی و هم از طریق گفتگوهای اینترنتی توسط تشکیلات متنوع دوستیابی، طرح ریزی شدهاست.
قرار دوستیابی
اصطلاحی است در مورد قراری در یک مکان عمومی میان دو نفر، با هدف آشناشدن با یکدیگر که بتواند به دوستی، پیدا کردن شریک زندگی، رابطه عاشقانه و نهایتاً ازدواج بینجامد. پروتکلهای رایج و شیوههای دوستیابی، و اصطلاحات مورد استفاده برای توصیف آن، در کشورهای مختلف با توجه به فرهنگ و باورهای دینی متفاوت است. اما رایجترین تعریف از دِیتگذاشتن را میتوان اینگونه بیان کرد که دو نفر که به شناخت بهتر از یکدیگر تمایل دارند، برای بررسی اینکه آیا آنها با یکدیگر سازگاری و علایق مشترک دارند، قراری در یک مکان عمومی میگذارند. این قرار ممکن است در صورت اکراه یکی از دو طرف دیگر تکرار نشود و یا در صورت علاقه دو طرف به قرارهای بعدی، نهایتا به ازدواج منجر شود.
برخی مکانها برای قرار دوستیابی
در صورت علاقه مشترک؛
پارکهای شادی
باغوحش
بازدید از موزه و یا گالری هنری
رفتن به تئاتر و یا سینما
رفتن به کنسرت موسیقی
رفتن به سیرک
بیلیارد و یا بولینگ
اسبسواری و یا اسکی/اسنوبرد
کافی شاپ و یا کافهکتاب
رستوران (معمولا برای صرف شام)
دیدگاه اسلام
به گفتهٔ کتاب «تحلیلی تربیتی برروابط دخترو پسر درایران»؛ اسلام به طور کلی (خواه دختر و پسر یا زن و مرد)، هر گونه ارتباط با نامحرم شامل سخن گفتن از روی هوس، نگاه جنسی، تماس بدنی و نظیر آن را ممنوع کرده و بر پاکدامنی تأکید نمودهاست.
در سوره توبه آیه ۷۱ مردان و زنان مؤمن به تعامل و روابط هدفمند و مبتنی بر توسعه ارزشهای دینی و فیمابین دعوت شدهاند. و در خصوص روابط دختران و پسران و زنان و مردان در جامعه و احترام متقابل در سوره نور، آیه ۳۰ این چنین تصریح شده است:{{نقل قول| (و ای رسول ما) مؤمنین را بگو تا چشمها (از نگاه ناروا) بپوشند، و فروج و اندامشان را محفوظ دارند که این بر پاکیزگی (جسم و جان) شما اصلح است البته خدا به هر چه میکنید کامل آگاه است.
با وجود ممنوعیتی که در مورد برقراری رابطه عاشقانه وجود دارد، اما اگر طرفین قصد جدی برای ازدواج داشته باشند برخی از ممنوعیتها برداشته میشود. پسر و دختر جداگانه با یکدیگر به گفتگو نشسته و از نزدیک درباره شخصیت خود و اهداف و دیدگاهها و برنامه هایشان برای زندگی آینده صحبت میکنند. همچنین در یک جلسه (نه لزوما یک نظر) پسر میتواند بدون حجاب دختر را ببیند که البته دختر باید لباس ساده بپوشد و آرایشی دخترانه داشته باشد.
همچنین در برخی موارد پس از اعلام نامزدی صیغه عقد یا محرمیت بین طرفین خوانده میشود. در این صورت دختر و پسر تا زمان مراسم عروسی (که ازدواج رسمی محسوب میشود) با هم در رابطهاند و در این نوع نامزدی هیچ محدودیتی ندارند، با این حال توصیه شده است که به دلیل قطعی نبودن ازدواج در این مرحله نامزدی مطابق عرف، از ارتباط کامل جنسی خودداری نمایند.
آمار
در گذشته دوستی با جنس مخالف و ارتباط ایشان خارج از ازدواج، چه بصورت عاشقانه و چه بصورت جنسی، نامشروع و خارج از مقررات بود، اما امروزه این رابطه عموماً پذیرفته شده و به دور از بار معنایی منفی است. در هر فرهنگی و بنا بر آداب و فرهنگ هر قومیتی روش انتخاب فرد مورد نظر از جنس مخالف و همچنین چگونگی برقراری ارتباط با او مختلف و گاهی هم متضاد است، در کشورهایی مثل آمریکا نیز که فضای آزاد برای ارتباطات دو جنس به گونهای فراهم است، حدود ۵۰ تا ۸۰ درصد دختران و پسران نوجوان در آن پیش از ازدواج در فعالیتهای جنسی شرکت دارند، با این حال محدودیتهای اخلاقی، عرفی و قانونی برای این خواسته و غریزه انسانی وجود دارد. در کشور ایران نیز مساله روابط دختران و پسران قبل از ازدواج به عنوان یکی از مسائل مبتلا به و در عین حال چالش برانگیز میباشد. درایران طبق چندین تحقیق به عمل آمده مشخص شدهاست که حدود ۳۰ تا ۷۰ درصد نوجوانان به نوعی با موضوع دوستی با جنس مخالف درگیرند، همچنین در یک پژوهش گسترده که روی ۷۵ هزار نفر از جوانان و نوجوانان ۱۴ تا ۱۹ ساله در سراسر کشور انجام شد، ۴۵ درصد از نمونهها عنوان کردند که مسائل جنسی فکرشان را آزار میدهد و ۳۵ درصد مطرح نمودند که به خاطر مسائل جنسی گاهی به درد سر افتادهاند. با وجود اینکه نوع ارتباط بین دوجنس نگرانیهایی را در جوامع مختلف به وجود آورده و حتی به عنوان نشانه برخی معضلات و نابهنجاریها و نیز نتیجه آن شناخته میشود، با این حال هنوز اختلاف نظر در مورد بهترین راهها برای برقراری ارتباط مناسب بین دوجنس وجود دارد. برای مثال تا ۳۰ سال پیش در آمریکا اگر دختر و پسری میخواستند با هم بیرون بروند، یک نفر با آنها میرفت. آن زمان اخلاقیات در جامعه قویتر بود. هرچه به سمت گذشته میرویم، دوستیها کمتر است، اما هر چه به سمت زندگی مدرنیته پیش میآییم، این روابط نیز بیشتر میشود.
ارتباط با جنس مخالف در ایران
وبگاه پایگاه حوزه به نقل از محسن ایمانی عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفتهاست
که این روابط، در شهرهای بزرگ به دلیل کنترل کمتر، بیشتر است. هر چه از روستاها و شهرستانها به سمت شهرهای بزرگ میرویم، آمار دوستیها سیر صعودی طی میکند و با گذشت سالها، این سیر رو به فزونی رفتهاست. اما این بدان معنا نیست که همه دخترها و پسرها دوستانی دارند، البته مراتب هم فرق میکند. عوامل رفاهی، مانند تلفن همراه و کلاسهای مختلف در افزایش این روابط بسیار مؤثر است. جایی که رفاه بیشتر است این پدیده نیز بیشتر مشاهده میشود. برای مثال رایانه، امکان چت کردن و ایمیل کردن را ایجاد میکند که چنین امکاناتی زمینه را برای ظهور این روابط آمادهتر مینماید. ارتباط دختر و پسر در همه جوامع وجود دارد، اما در هر فرهنگ و جامعهای به نحوی خاص ظهور میکند. در مالزی ارتباطها چندان پیشرفته نیست. در بعضی مناطق حریمها بازتر است و در بعضی مناطق که سنتیتر هستند، این روابط محدودتر میباشد. در آمریکا، مسیحیها به نسبت افراد دیگر که دیندار نیستند، بیشتر خود را کنترل میکنند و البته مسیحیان کاتولیک مقیدتر هستند. خانوادههای یهودی نیز سعی میکنند کنترل بیشتری داشته باشند. در واقع این دو با هم رابطه عکس دارند، هرچه فرایند مذهب قویتر میشود، ارتباطها نیز رنگ میبازند و هر چه اندیشه مذهبی افول میکند، این روابط بیشتر میشوند. این دو با هم رابطه عکس دارند. هر چه فضا مذهبیتر باشد روابط کمتر و بالعکس است. در ترکیه نیز میزان کنترل خانواده، حساسیتها و اخلاقیات تأثیرگذار بودهاست. هر چه بافت این کشور به سمت اروپا میرود، حجاب ضعیفتر میشود، دخترها و پسرها آزادتر هستند، و همچنین هر چه کنترل خانواده بیشتر بوده، این روابط کمتر دیده شدهاست.
شیدایی بیفرجام
عشق یکطرفه (به انگلیسی: Unrequited love)، نوعی عشق نافرجام میباشد که در آن عاشق به دلایل روانشناختی بهگونهای بیمارگونه توان در میان گذاشتن عشق با معشوق را ندارد.
در این نوع رابطه معشوق ممکناست از عشق باخبر باشد و یا نباشد، او از عشق بیخبر است و یا خود متوجه عشقی یکطرفه میگردد.
تحلیل
عدم امکان ابراز عشق در یک عشق یکطرفه سبب مشکلاتی از قبیل کاهش عزت نفس، افسردگی و نوسان سریع خلق از سرخوشی به افسردگی و برعکس میشود.
عشق افلاطونی زمینهای مساعد برای پدید آمدن عشقهای یکطرفه میشود.
عدم بروز عشق در یک عشق یکطرفه همچنین برای معشوق مشکلاتی همچون اضطراب را ایجاد میکند.
برهان عشق
برهان عشق، یکی از براهین اثبات وجود خداست. این برهان میکوشد وجود خدا و صحت مادهگرایی را متناقض نشان دهد؛ بهگونهای که تنها یکی از این دو درست باشند؛ سپس ماتریالیسم را به دلیل آنکه ناتوان در تبیین وجود عشق میداند، مردود شمارد و عشق و ایمان دو کلمه یکسان در عربی و فارسی است .
محبت
محبت (محبه) کلمهایست قرآنی، و از جملهٔ نزدیکترین واژههایی که در مقولهٔ عشق در آنجا یافت میشود. در ادب و فرهنگ فارسی، جلوهها و نمودهای عالی از توصیف، تحریک، و تشویق به داشتن محبت نسبت به دیگران فراوان یافت میشود. از جمله:
مولوی گوید:
از محبت گردد او محبوب حـــق گرچه طالب بود، شد مطلوب حق
شد محبت را ظهور از اعتـــدال بــی محبت نیست عالــم را کمال
از محبت تلخها شیرین شود از محبت مسها زرین شود
از محبت خارها گل میشود از محبت سرکهها مل میشود
از محبت مرده زنده میشود وز محبت شاه بنده میشود
امروزه نیز برای جلب محبت، توسل به اوراد و سحر و جادو رواج دارد.
ازدواج در ادیان و مذاهب
دین مسیح
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد میشوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی میشمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند.

اگرچه ازدواج در مسیحیت پدیدهای مقدس محسوب شده و سرّ عظیم نامیده میشود، اما در برابر آن دوری گزیدن از ازدواج امری پسندیدهتر است. شخص مجرد، با تمام توان به خدمت خداوند میرسد و با کمکردن مشغلههای دنیوی و زندگی، خود را شبیه عیسی میسازد.
اسلام
از دیدگاه اسلام، ماهیت ازدواج یک قرارداد و پیمان با شرایطی ویژه است. و بسیار پسندیده و مطلوب است و از منظر فقه اسلامی، عملی مستحب و چه بسا مستحب موکد و در برخی موارد واجب شمرده میشود. عفت و حیا از جملهٔ این صفات میباشند که یکی از راههای تأمین این صفات و سجایا ازدواج است. اسلام با تشریع ازدواج، مسیر رسیدن به عفت و حیا را هموار میسازد بدین صورت که ازدواج را بهترین و طبیعیترین راه تأمین نیازهای جنسی معرفی میکند.
طبق قوانین اسلامی در صورت نبود موانع ازدواج و حرام نبودن ازدواج طرفین (مثلاً شوهر داشتن زن یا محرم بودن دو طرف) ازدواج با گفتن عبارت «زَوَجتُک» (خود را به زوجیت تو درآوردم) یا عبارتی دقیقاً به همین معنی از سوی زن و تایید مرد با عبارتی نظیر «قَبلتُ» محقق میشود. برخی حضور دو شاهد و ولی زن (پدر و جد پدری) را هم لازم میدانند. در مورد کودکان نابالغ، دیوانگان، و اشخاص سفیه (کمخرد) نیز حق ازدواج با پدر و جد پدری، وصی آنها یا حاکم شرع و برای بردگان و کنیزان با مالک آنهاست. همچنین طرفین میتوانند به شخص دیگری، که لازم هم نیست نمایندهٔ دینی باشد، وکالت دهند تا آنها را به عقد یکدیگر درآورد. چندزنی تا حداکثر ۴ همسر برای مردان جایز است ولی چندشوهری جایز نیست. در صورت طلاق یا مرگ شوهر، زن برای ازدواج مجدد باید مدتی را صبر کند که به عده معروف است و در این دوران همچنان برخی آثار رابطهٔ زوجیت بین او و همسر سابقش برقرار است. در هنگام ازدواج مرد باید مالی را به تملک زن درآورد که به مهریه معروف است. مقدار مهریه بسته به توافق زن و مرد است.
شیعیان نوع دیگری از ازدواج (معروف به ازدواج موقت یا صیغه یا متعه) هم دارند که در آن عقد ازدواج برای مدت معین و محدودی بین دو طرف بسته میشود. در این نوع ازدواج فقط برای مدت محدودی که توسط دو طرف معین شده انجام میشود.
دین یهود
در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. برپایه تعالیم یهود، یک زن بدون همسر و یک مرد بدون زن انسانهایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل میشوند. ازدواج در میان کلیمیان دارای مراسمی مخصوص با آداب مربوط به آن است که از آنجمله میتوان به مهریه زن که کتوباه گفته میشود تا چاپاه، پارچهای سفید و نماد روشنایی که بر روی چهار چوب از هر طرف و بر روی سر عروس و داماد قرار میگیرد و نماد خانه و زندگی جدید زوج جوان است یاد کرد.
بهائی
ازدواج در بین بهائیان، اتحاد بین زن و مرد است و بهائیان به امر ازدواج تشویق شدهاند. اما این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. هدف اصلی ازدواج، پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی تعریف شدهاست. حداقل سن ازدواج پانزده سال تمام است. از بیان رضایت طرفین و پرداخت مهریه بهائی و خواندن آیهای توسط زن و مرد که متن آن در کتاب اقدس امالکتاب دین بهائی امدهاست و ثبت واقعه، امضای والدین و همچنین ۹ شاهد رسماً آغاز میشود. باید توجه داشت که رضایت والدین دو طرف ازدواج نیز در امر بهائی از عناصر تحقق اقتران است.
آیه مخصوص که به آن اشاره شد «انا کل لله راضون» برای مردان و «انا کل لله راضیات» برای زنان است. در احکام بهائی ازدواج موقت (که به متعه و صیغه معروف است)، داشتن چند همسر در یک زمان و ازدواج همجنسان حرام است.
ازدواجهای موقت
در چندین نمونه از فرهنگها، آیینِ ازدواج «موقت» و «مشروط» وجود دارد. «رسم حلقه» در میان مردم نژاد سلتی و «ازدواجهای دارای مدت مشخص» در میان مسلمانان از نمونههای آن است. پیش از اسلام، در میان اعراب نوعی «ازدواج موقت» مرسوم بود که امروز آن را در ایران با عنوان «صیغه» (Nikah Mut’ah) و در عراق با عنوان «متعه» میشناسند. صیغه نوعی نکاح موقت، با مدت زمان مشخص و معین است. حضرت رسول محمد(صلی الله علی علیه و آله)، ازدواج موقت را مورد تایید قرار دادهاست که گاهی با عث این اتهام می شود که پوشش قانونیای را برای کارگران جنسی فراهم میآورد. مجادلههای مسلمانان در رابطه با سنت صیغه، موجب شدهاست تا این آیین عمدتاً به جوامع شیعهنشین محدود شود.
ازدواج با خویشاوندان نزدیک
مذاهب، به طور معمول به ازدواج فامیلی، در هر نوع از آن، اجازه میدهند. روابط فامیلی ممکن است یا از نوع روابط خویشاوندی سببی باشد که در آن افراد دارای پیوند زیستی (همخونی) با یکدیگر هستند، یا از نوع خویشاوندی صلبی که به واسطه ازدواجها شکل گرفتهاست، باشد. سیاست کاتولیک، ازدواج فامیلی را در ابتدا برای مدتی طولانی ممنوع کرده بود، ولی امروزه در نتیجه نیاز روز، به این نوع از ازدواجها، مجوز دادهاست. این نوع از ازدواج، همواره مورد تایید اسلام بودهاست، در حالی که محدویتهای هندوها در مورد آن، به طور گستردهای متفاوت تر است.
خاتمه یافتن ازدواج
در اکثر جوامع، مرگ یکی از زوجها موجب پایان یافتن پیوند ازدواج میشود، و در جوامع تکهمسری، این امکان برای شریک دیگر وجود دارد که مجدداً ازدواج کند. گاهی اوقات، ازدواج مجدد با گذشت دورهای از سوگواری انجام میشود.
در بسیاری از جوامع نیز، طلاق راهی برای خاتمه دادن به پیوند ازدواج است. همچنین در برخی جوامع ممکن است ازدواج ممنوع باشد، در این قبیل جوامع طبقه سیاسی حاکم اعلام میدارد که به هیچ عنوان کسی نباید ازدواج کند. در هر دو نوع جامعه، مردم دلواپس آزادیِ ازدواجِ مجدد یا ازدواج هستند. از سوی دیگر، بعد از طلاق ممکن است یکی از زوجها مجبور شود نفقه بپردازد.
اینکه هر دو زوج حق دارند نسبت به طلاق رضایت داشته باشند، تنها طی دهههای اخیر در کشورهای غربی به رسمیت شناخته شد. در ایالات متحد آمریکا، نادرست نبودن عملِ طلاق، نخستین بار در سال ۱۹۶۹ در کالیفرنیا به رسمیت شناخته شد و نیویورک آخرین ایالتی بود که این موضوع را در سال ۱۹۸۹ به رسمیت شناخت.
ازدواج از دیدگاه حقوقی
مشخصهٔ ازدواج
مهمترین ویژگیهای ازدواج، قانونمند بودن آن است. ازدواج به هر صورتی که باشد، قانونمند است. تمامی مراحل ازدواج از پیوند تا جدایی و نیز پس از فوت یکی از طرفین قانونمند است. بنابراین هر ازدواجی بر پایهٔ یک سری قوانین شکل گرفتهاست و ادامه مییابد. این قوانین به سه شکل قوانین عرفی، قوانین شرعی و قوانین مدنی است.
ایران
در ایران مقررات ازدواج عمدتاً بر اساس فقه امامیه تدوین شده و ازدواج به دو نحو دائم و موقت میتواند صورت پذیرد. در مذهب جعفری آیین اسلام این دو ازدواج در پارهای از آثار با هم یکی هستند و در برخی دگر اختلاف دارند، تفاوت اصلی و جوهری ازدواج موقت با ازدواج دائم در مدتدار بودت ازدواج موقت که پس از پایان آن رابطهٔ زوجیت به انتها میرسد. همجنین در ازدواج موقت برخلاف ازدواج دائم طلاق وجود ندارد، زن حق نفقه ندارد و زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند، مهریه هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت، با این تفاوت که در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است ولی در ازدواج دائم عقد باطل نیست و میتوان مهریه را بعداً توافق کرد یا درصورت عدم توافق مهرالمثل تعیین میشود.
نظریه دلبستگی
نظریه دلبستگی (به انگلیسی: Attachment theory)، نظریهای در روانشناسی است که سعی در توضیح دلایل دلبستگی انسانها به یکدیگر دارد. اصطلاح دلبستگی برای اشاره به روابط اجتماعی-عاطفی محکم و دایمی به کار میرود. کودکان تمایل دارند به برخی اشخاص به ویژه مادرشان بچسبند و در حضور انها احساس امنیت کنند. روان شناسان در ابتدا براین باور بودند که دلیل دلبستگی به مادر، منبع غذا بودن اوست و غذا یکی از نیازهای نخستین نوزادان را تشکیل میدهد. اما پرسشهایی پیش امد. برخی حیوانات به ویژه پرندگان، نیدی-فوژ یعنی لانه-گریز هستند و بچههای انها بلافاصله پس از انکه به دنیا می ایند و یا سر از تخم در میاورند، از لانه بیرون میروند و غذای خود را خودشان به دست میاورند. مثلاً جوجه اردک و جوجه مرغ، از همان بدو تولد خودشان غذا میخورند، اما با این حال باز هم به دنبال مادرشان میروند. احساس راحتی از حضور مادر نمیتواند به دلیل نقش وی در تغذیه بچهها باشد. سری ازمایشهای بسیار معروف دربارهٔ میمونها نشان داده است که در دلبستگی مادر-فرزند، نیازهای دیگری، جز نیاز به تغذیه وجود دارد.
در حالی¬که پژوهش درباره دلبستگی توسط مشاهده خانوادههایی جرقه خورد که بخاطر جنگ جهانی دوم از هم¬گسیخته شده بودند، ریشه¬های نظری آن را می¬توان در نظریه تکاملی نوین ردیابی کرد (سیمپسون،۱۹۹۹؛ فرالی، ۲۰۰۲). همانگونه که بالبی مشاهده کرد، مجاورت مادر- کودک برای بقای ژنتیکی ضروری است (بالبی، ۱۹۶۹،۱۹۸۲). نوزادان میتوانند با تولید صداهای ناراحت کننده هنگام جداشدن از مراقبشان و درخواست نیرومند برای بازگشت آنها در حفظ مجاورت نقش داشته باشند. بالبی این را یک راهبرد خوب برای تضمین زنده ماندن نوزاد کوچک و درمانده می داند. نظریه دلبستگی توضیح میدهد که تا جه اندازه ارتباط بین والدین و کودک بر رشد او موثر است.
چندمهری
چَندمِهری (به انگلیسی: polyamory)، به معنای داشتن بیش از یک یار است و از فلسفه و عمل دوست داشتن همزمان چند نفر به شکل غیر مالکانه، صادقانه، مسئولیتپذیرانه و اخلاقی حکایت میکند.
چندمهری بر انتخاب آگاهانه چند یار و برحذر بودن از قبول روشهای مرسوم جامعه، که داشتن یک یار را اجبار میکند، تأکید دارد.∗
نظریه مثلثی عشق
رابرت استرنبرگ روان شناس امریکایی مدل مثلثی عشق را ارایه دادهاست. مدلی که عشق را با سه عنصر اصلی ان نشان میدهد.
صمیمیت یا الفت عبارت است از پیوند نزدیک و احساس تعلق داشتن بین دو نفر و همچنین علاقهٔ انها به درمیان گذاشتن خصوصی ترین و عمیق ترین افکارو احساسات.
هوس عبارت است از میل و رغبت جنسی شدید به طرف مقابل.
قبول/تعهد فرد میپذیرد که فرد دیگری را به شدت دوست دارد (عنصر قبول) و خودش را ملزم میداند که در پستی و بلندیهای زندگی را بطه اش را با ان شخص حفظ کند (عنصر تعهد)
روابط صمیمانه
رابطه صمیمانه نوعی رابطه عاشقانه است که با فعالیت اجتماعی همراه میگردد و که به وسیله دو نفر و با هدف ارزیابی و محک زدن همدیگر جهت ورود به یک رابطه عاشقانه یا ازدواج صورت میپذیرد و به بیان دیگر عبارت است از توافق بر انجام برخی رفتارهای اجتماعی در مکانهای عمومی به مانند یک زوج در حالی که ممکن است رابطه جنسی نداشته باشند و یا داشته باشند. این نوع رابطه صمیمانه معمولا مرحله قبل از نامزدی یا ازدواج است.
گذار به دوران مدرن
در برخی از رسوم و فرهنگها، این رابطه بوسیله شخص ثالثی که ممکن است یکی از خویشاوندان، آشنایان و یا واسطهای شناخته شده باشد، ترتیب داده میشود. امروزه دوستیابیها و روابط اینترنتی، هواخواهان بیشتری پیدا کردهاست. اگر چه در خلال قرن بیستم و بیست و یکم در بیشتر فرهنگها آداب دوستی از حالت خشکی و قانونمند سنتی خارج شدهاست اما تفاوتهای قابل ملاحظهای بین اشخاص و اقوام مختلف وجود دارد. امروزه افرادی که به روابط عاشقانه و جنسی روی میآورند، علائق و خواستههای خود را نسبت به تمایلات جنسی به راحتی ابراز میکنند، همچنین شیوه پوشش طرفین در حضور یکدیگر به دور از سختگیریهای گذشته میباشد و راحتی مکالمات و تماسها رفته رفته قابل قبول تر میگردد.
تأثیرات روحی و روانی دراز مدت
در برخی موارد افراد از یک رابطه به رابطه دیگر میروند در نتیجه به جای آنکه با موقعیتهای استرسزا مواجه شوند، الگوهای کنارکشیدنشان رشد مییابد.
آداب و نقش رسانهها
رسانههای مردمی محبوب و پر مخاطب مثل مجلههای ریدرز دایجست، پی پل، هومز اند گاردنز و... ، به میزان زیادی به شفاف سازی و فرهنگ رفتاری موضوع دوستی و روابط جنسی میپردازند و در مقالات و داستانهای خود، از انتظارات، حدود و آداب معاشرت بین دو شریک جنسی بسیار سخن میگویند. البته در نظرسنجیها و مصاحبههای گوناگون مرزبندی ارزشها، عرفها، آداب، رسوم، حساسیتها و... نسبت به این مبحث، بسته به کشورهای متفاوت رفته رفته آشکارتر میگردد. مدت دوره دوستی در هر مقطعی از زندگی با توجه به فرهنگ و عرف هر کشوری متفاوت است.
تشکیلات دوستیابی
تشکیلات دوستیابی (به انگلیسی: dating system)، به مجموعهای از روشها، وسائل و عواملی میگویند که به منظور تجهیز و تقویت سامانههای دوستیابی استفاده میشوند و بوسیلهٔ قوانین و فناوری میسر میگردند. انواع تشکیلات دوستیابی عبارتند از:
دوستیابی اینترنتی:
در شبکههای اینترنتی وبگاههای زیادی در زمینهٔ آشنایی، دوستی و ملاقات مردم و جوانان با یکدیگر وجود دارد.
دوستیابی با شتاب:
در این شیوه از دوستیابی، گروهی از مردم دور هم جمع میشوند و ساعاتی را با هم به گفتگو و گپ میپردازند. در این روش مردان و زنان به صورت چرخشی در مدت مشخصی با یکدیگر به گفتگو میپردازند. این مدت بسته به نوع تشکیلات دوستیابی مربوطه، ۳ تا ۸ دقیقه طول میکشد. در فواصل بین این گفتگوها، مجری مربوطه زنگی را به صدا در میآورد یا با جسمی قلم مانند به صفحهای شیشهای میکوبد تا به شرکت کنندگان خبر دهد تا جای خود را با شخص بعدی عوض کنند.
دوستیابی با تلفن همراه:
پیامکهای نوشتاری از طریق تلفنهای همراه بوسیله متقاضیان نیز وسیلهای است که از طریق پشتیبانی شرکتهای دوستیابی ارائه میگردد. این اسلوب هم از طریق وب گاههای دوستیابی و هم از طریق گفتگوهای اینترنتی توسط تشکیلات متنوع دوستیابی، طرح ریزی شدهاست.
قرار دوستیابی
اصطلاحی است در مورد قراری در یک مکان عمومی میان دو نفر، با هدف آشناشدن با یکدیگر که بتواند به دوستی، پیدا کردن شریک زندگی، رابطه عاشقانه و نهایتاً ازدواج بینجامد. پروتکلهای رایج و شیوههای دوستیابی، و اصطلاحات مورد استفاده برای توصیف آن، در کشورهای مختلف با توجه به فرهنگ و باورهای دینی متفاوت است. اما رایجترین تعریف از دِیتگذاشتن را میتوان اینگونه بیان کرد که دو نفر که به شناخت بهتر از یکدیگر تمایل دارند، برای بررسی اینکه آیا آنها با یکدیگر سازگاری و علایق مشترک دارند، قراری در یک مکان عمومی میگذارند. این قرار ممکن است در صورت اکراه یکی از دو طرف دیگر تکرار نشود و یا در صورت علاقه دو طرف به قرارهای بعدی، نهایتا به ازدواج منجر شود.
برخی مکانها برای قرار دوستیابی
در صورت علاقه مشترک؛
پارکهای شادی
باغوحش
بازدید از موزه و یا گالری هنری
رفتن به تئاتر و یا سینما
رفتن به کنسرت موسیقی
رفتن به سیرک
بیلیارد و یا بولینگ
اسبسواری و یا اسکی/اسنوبرد
کافی شاپ و یا کافهکتاب
رستوران (معمولا برای صرف شام)
دیدگاه اسلام
به گفتهٔ کتاب «تحلیلی تربیتی برروابط دخترو پسر درایران»؛ اسلام به طور کلی (خواه دختر و پسر یا زن و مرد)، هر گونه ارتباط با نامحرم شامل سخن گفتن از روی هوس، نگاه جنسی، تماس بدنی و نظیر آن را ممنوع کرده و بر پاکدامنی تأکید نمودهاست.
در سوره توبه آیه ۷۱ مردان و زنان مؤمن به تعامل و روابط هدفمند و مبتنی بر توسعه ارزشهای دینی و فیمابین دعوت شدهاند. و در خصوص روابط دختران و پسران و زنان و مردان در جامعه و احترام متقابل در سوره نور، آیه ۳۰ این چنین تصریح شده است:{{نقل قول| (و ای رسول ما) مؤمنین را بگو تا چشمها (از نگاه ناروا) بپوشند، و فروج و اندامشان را محفوظ دارند که این بر پاکیزگی (جسم و جان) شما اصلح است البته خدا به هر چه میکنید کامل آگاه است.
با وجود ممنوعیتی که در مورد برقراری رابطه عاشقانه وجود دارد، اما اگر طرفین قصد جدی برای ازدواج داشته باشند برخی از ممنوعیتها برداشته میشود. پسر و دختر جداگانه با یکدیگر به گفتگو نشسته و از نزدیک درباره شخصیت خود و اهداف و دیدگاهها و برنامه هایشان برای زندگی آینده صحبت میکنند. همچنین در یک جلسه (نه لزوما یک نظر) پسر میتواند بدون حجاب دختر را ببیند که البته دختر باید لباس ساده بپوشد و آرایشی دخترانه داشته باشد.
همچنین در برخی موارد پس از اعلام نامزدی صیغه عقد یا محرمیت بین طرفین خوانده میشود. در این صورت دختر و پسر تا زمان مراسم عروسی (که ازدواج رسمی محسوب میشود) با هم در رابطهاند و در این نوع نامزدی هیچ محدودیتی ندارند، با این حال توصیه شده است که به دلیل قطعی نبودن ازدواج در این مرحله نامزدی مطابق عرف، از ارتباط کامل جنسی خودداری نمایند.
آمار
در گذشته دوستی با جنس مخالف و ارتباط ایشان خارج از ازدواج، چه بصورت عاشقانه و چه بصورت جنسی، نامشروع و خارج از مقررات بود، اما امروزه این رابطه عموماً پذیرفته شده و به دور از بار معنایی منفی است. در هر فرهنگی و بنا بر آداب و فرهنگ هر قومیتی روش انتخاب فرد مورد نظر از جنس مخالف و همچنین چگونگی برقراری ارتباط با او مختلف و گاهی هم متضاد است، در کشورهایی مثل آمریکا نیز که فضای آزاد برای ارتباطات دو جنس به گونهای فراهم است، حدود ۵۰ تا ۸۰ درصد دختران و پسران نوجوان در آن پیش از ازدواج در فعالیتهای جنسی شرکت دارند، با این حال محدودیتهای اخلاقی، عرفی و قانونی برای این خواسته و غریزه انسانی وجود دارد. در کشور ایران نیز مساله روابط دختران و پسران قبل از ازدواج به عنوان یکی از مسائل مبتلا به و در عین حال چالش برانگیز میباشد. درایران طبق چندین تحقیق به عمل آمده مشخص شدهاست که حدود ۳۰ تا ۷۰ درصد نوجوانان به نوعی با موضوع دوستی با جنس مخالف درگیرند، همچنین در یک پژوهش گسترده که روی ۷۵ هزار نفر از جوانان و نوجوانان ۱۴ تا ۱۹ ساله در سراسر کشور انجام شد، ۴۵ درصد از نمونهها عنوان کردند که مسائل جنسی فکرشان را آزار میدهد و ۳۵ درصد مطرح نمودند که به خاطر مسائل جنسی گاهی به درد سر افتادهاند. با وجود اینکه نوع ارتباط بین دوجنس نگرانیهایی را در جوامع مختلف به وجود آورده و حتی به عنوان نشانه برخی معضلات و نابهنجاریها و نیز نتیجه آن شناخته میشود، با این حال هنوز اختلاف نظر در مورد بهترین راهها برای برقراری ارتباط مناسب بین دوجنس وجود دارد. برای مثال تا ۳۰ سال پیش در آمریکا اگر دختر و پسری میخواستند با هم بیرون بروند، یک نفر با آنها میرفت. آن زمان اخلاقیات در جامعه قویتر بود. هرچه به سمت گذشته میرویم، دوستیها کمتر است، اما هر چه به سمت زندگی مدرنیته پیش میآییم، این روابط نیز بیشتر میشود.
ارتباط با جنس مخالف در ایران
وبگاه پایگاه حوزه به نقل از محسن ایمانی عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفتهاست
که این روابط، در شهرهای بزرگ به دلیل کنترل کمتر، بیشتر است. هر چه از روستاها و شهرستانها به سمت شهرهای بزرگ میرویم، آمار دوستیها سیر صعودی طی میکند و با گذشت سالها، این سیر رو به فزونی رفتهاست. اما این بدان معنا نیست که همه دخترها و پسرها دوستانی دارند، البته مراتب هم فرق میکند. عوامل رفاهی، مانند تلفن همراه و کلاسهای مختلف در افزایش این روابط بسیار مؤثر است. جایی که رفاه بیشتر است این پدیده نیز بیشتر مشاهده میشود. برای مثال رایانه، امکان چت کردن و ایمیل کردن را ایجاد میکند که چنین امکاناتی زمینه را برای ظهور این روابط آمادهتر مینماید. ارتباط دختر و پسر در همه جوامع وجود دارد، اما در هر فرهنگ و جامعهای به نحوی خاص ظهور میکند. در مالزی ارتباطها چندان پیشرفته نیست. در بعضی مناطق حریمها بازتر است و در بعضی مناطق که سنتیتر هستند، این روابط محدودتر میباشد. در آمریکا، مسیحیها به نسبت افراد دیگر که دیندار نیستند، بیشتر خود را کنترل میکنند و البته مسیحیان کاتولیک مقیدتر هستند. خانوادههای یهودی نیز سعی میکنند کنترل بیشتری داشته باشند. در واقع این دو با هم رابطه عکس دارند، هرچه فرایند مذهب قویتر میشود، ارتباطها نیز رنگ میبازند و هر چه اندیشه مذهبی افول میکند، این روابط بیشتر میشوند. این دو با هم رابطه عکس دارند. هر چه فضا مذهبیتر باشد روابط کمتر و بالعکس است. در ترکیه نیز میزان کنترل خانواده، حساسیتها و اخلاقیات تأثیرگذار بودهاست. هر چه بافت این کشور به سمت اروپا میرود، حجاب ضعیفتر میشود، دخترها و پسرها آزادتر هستند، و همچنین هر چه کنترل خانواده بیشتر بوده، این روابط کمتر دیده شدهاست.
شیدایی بیفرجام
عشق یکطرفه (به انگلیسی: Unrequited love)، نوعی عشق نافرجام میباشد که در آن عاشق به دلایل روانشناختی بهگونهای بیمارگونه توان در میان گذاشتن عشق با معشوق را ندارد.
در این نوع رابطه معشوق ممکناست از عشق باخبر باشد و یا نباشد، او از عشق بیخبر است و یا خود متوجه عشقی یکطرفه میگردد.
تحلیل
عدم امکان ابراز عشق در یک عشق یکطرفه سبب مشکلاتی از قبیل کاهش عزت نفس، افسردگی و نوسان سریع خلق از سرخوشی به افسردگی و برعکس میشود.
عشق افلاطونی زمینهای مساعد برای پدید آمدن عشقهای یکطرفه میشود.
عدم بروز عشق در یک عشق یکطرفه همچنین برای معشوق مشکلاتی همچون اضطراب را ایجاد میکند.
برهان عشق
برهان عشق، یکی از براهین اثبات وجود خداست. این برهان میکوشد وجود خدا و صحت مادهگرایی را متناقض نشان دهد؛ بهگونهای که تنها یکی از این دو درست باشند؛ سپس ماتریالیسم را به دلیل آنکه ناتوان در تبیین وجود عشق میداند، مردود شمارد و عشق و ایمان دو کلمه یکسان در عربی و فارسی است .
محبت
محبت (محبه) کلمهایست قرآنی، و از جملهٔ نزدیکترین واژههایی که در مقولهٔ عشق در آنجا یافت میشود. در ادب و فرهنگ فارسی، جلوهها و نمودهای عالی از توصیف، تحریک، و تشویق به داشتن محبت نسبت به دیگران فراوان یافت میشود. از جمله:
مولوی گوید:
از محبت گردد او محبوب حـــق گرچه طالب بود، شد مطلوب حق
شد محبت را ظهور از اعتـــدال بــی محبت نیست عالــم را کمال
از محبت تلخها شیرین شود از محبت مسها زرین شود
از محبت خارها گل میشود از محبت سرکهها مل میشود
از محبت مرده زنده میشود وز محبت شاه بنده میشود
امروزه نیز برای جلب محبت، توسل به اوراد و سحر و جادو رواج دارد.
9:36 am
شهید والا تبار عبد الحسین برونسی در سال 1321 در روستای گلبوی کدکن تربت
حیدریه چشم به جهان گشود . تا هنگام ازدواج و پس از آن به شغلهای ساده ای نظیر
کشاورزی ، کار در مغازه لبنیات فروشی و سبزی فروشی و نهایتا به بنایی پرداخت
.سال 1352 پس از آشنایی با یکی از روحانیون مبارز با درسهای آیت الله خامنه ای
آشنا شده و از آن پس دل در گرو جهاد و انقلاب نهاد . فعالیت او در اندک مدتی
چنان بالا گرفت که ساواک بارها و بارها خانه اش را مورد هجوم و بازرسی قرار داد
.

آخرین بار در مراسم چهلم شهدای یزد دستگیر و به سختی شکنجه شد ، از جمله ساواکیها تمام دندانهایش را شکستند . کمی بعد به قید ضمانت آزاد شد و دوباره به فعالیت پرداخت و در نقش رابط مقام معظم رهبری که به ایرانشهر تبعید شده بودند ایفای وظیفه کرد . پس از پیروزی انقلاب به صورت افتخاری به سپاه پاسداران پیوست . با آغاز درگیری های کردستان به پاوه رفت و با شروع جنگ تحمیلی در شمار نخستین کسانی بود که خود را به جبهه های نبرد رساند . او در عملیات فتح المبین به عنوان فرمانده گردان خط شکن مرکز فرماندهی عراقیها را واقع در تپه 124/1 نابود ساخته و خود از ناحیه کمر مجروح شد . جراحت نمی توانست شهید برونسی را از پا بیندازد . او در عملیات بیت المقدس به عنوان فرمانده گردان خط شکن حر و در عملیاتهای رمضان ، مسلم ابن عقیل ، والفجر مقدماتی ، والفجر یک به عنوان فرمانده گردان خط شکن عبد الله رزمید و حماسه آفرید و نامش در آزمون جنگ و جهاد شهره شد . او باز هم مجروح شده بود و هر چند از ناحیه دست، گردن و شکم جراحات سختی را بر تن داشت اما روحیه عظیم و پرشکوه او مانع از باقی ماندن وی در پشت جبهه می شد . با شروع عملیاتهای والفجر 3 و 4 به عنوان معاونت تیپ 18 جواد الائمه (ع) در تمامی مراحل آنها شرکت داشته و گردانهای خط شکن را رهبری می کرد و در عملیاتهای خیبر ، میمک و بدر به عنوان فرمانده تیپ 18 جواد الائمه (ع) آنچنان حماسه بزرگی آفرید که نامش لرزه بر وجود کاخ نشینان بغدادافکند . او با دلاوری غیر قابل وصفی در چهار راه جاده خندق به پاتک دشمن پاسخ داد و به فرمان حضرت امام (ره) لبیک گفت تا اینکه در ساعت 11 صبح روز 23/12/63 با اصابت ترکش خمپاره به بدن مطهرش ، مرثیه سرخ معراج را نجوا کرد و به مقام قرب الهی نائل آمد. پیکر پاک آن شهید عزیز در کربلای بدر باقی ماند و امت شهید پرور خراسان ، روح ملکوتی او را در تاریخ 9/2/64 طی مراسم با شکوهی تشییع کردند. شهید برونسی قبل از شهادت در فرازی از وصیت نامه خود گفته است: اگر هزاران بار گشته شوم در راه ابوالفضل (ع)، حسین (ع) و مهدی (عج) و ابوالحسن (ع) باز هم کم است ، این جان ناقابل پدر شما قابلیت راه آنها را ندارد .
شمه ای از زندگی شهید برونسی از زبان دوستان
در منزلی که در ایرانشهر گرفته بودیم، سه چهار تا پنجره داشتیم یعنی هر اتاقی یک پنجره به کوچه داشت. از کوچه اولاً سر و صدا می آمد و ثانیاً وقتی میهمان داشتیم و حرف می زدیم مأموران شهربانی می آمدند پشت پنجره می ایستادند و حرفهایمان را گوش می دادند.
شهید برونسی و همراهان آمده بودند ایرانشهر، گفتیم بروید این پنجره ها را ببندید، گفتند: همین الآن. رفتند آجر و گچ گرفتند و به فاصله کوتاهی پنجره ها را بستند، طوری که از طرف کوچه پنجره بود اما از طرف خانه دیوار آجری.(مقام معظم رهبری)
جواد را فراموش نکن!
مرحوم آیها... حاج میرزا جوادآقا تهرانی که از علمای بزرگ مشهد بودند، جبهه زیاد تشریف می بردند و علاقه زیادی به رزمنده ها داشتند. یک شب آقا برای سخنرانی به تیپ امام جواد(ع) تشریف آوردند. موقع نماز که شد، قبول نکردند جلو بایستند. هر چه اصرار کردیم که دلمان می خواهد یک نماز به امامت شما بخوانیم، قبول نکردند.
شهید برونسی رفت جلو و گفت: حاج آقا لطفاً بروید جلو بایستید.
میرزا جواد آقا گفتند: شما دستور می دهید؟
شهید برونسی گفت: من کوچکتر از آنم که به شما دستور بدهم، خواهش می کنم.میرزا جوادآقا گفت: خواهش شما را نمی پذیرم!
بچه ها شروع کردند التماس کردن به آقای برونسی که بگو دستور می دهم.
آقای برونسی با خنده گفت: حاج آقا دستور می دهم شما جلو بایستید همین طوری با لبخند دستور می دهم.
حاج میرزا جوادآقا فرمود: چشم فرمانده عزیزم!
بعد از نماز ایشان آمدند سراغ شهید برونسی. حالت محزون و متواضعی داشتند و اشک از چشمان این پیرمرد زاهد سرازیر بود. به شهید برونسی گفتند: دوستم عبدالحسین! از من فراموش نکنی. از جواد فراموش نکنی!
شهید برونسی ایشان را در آغوش گرفت و گفت: حاج آقا شما کجا و ما کجا، شما ما را فراموش نکنید!میرزا جوادآقا گفتند: این تعارفات را بگذار کنار، فقط من این خواهش را دارم که از جواد یادت نرود!
سرهنگ پاسدار سیدکاظم حسینی فر- همرزم شهید
پیشانی بند
شور و شوق عملیات همه جا را پر کرده بود. هرکس خودش را به نوعی آماده می کرد. شهید برونسی مدت زیادی در میان پیشانی بندها دنبال پیشانی بند مخصوص خود می گشت.
وقتی پیشانی بند سبزش را بست، به سرش اشاره کرد و گفت: با این یازهرا(س) حتماً حضرت کمک می کند.
گفتم: اگر نباشد هم کمک می کند.نگاه معنی داری کرد و گفت: نه، باید همه چیز با هم هماهنگ باشد ظاهر و باطن.
سرهنگ پاسدار سیدکاظم حسینی فر
هر وقت از جبهه می آمد چند روزی را که در مشهد بود روزه می گرفت.
می گفتم: حاج آقا بچه ها دوست دارند وقتی اینجا هستید با شما ناهار بخورند، می آمد می نشست پای سفره با دهان روزه به بچه ها غذا می داد و برایشان لقمه می گرفت.
همسر شهید
یک روز به ایشان گفتم: همسایه ها می گویند آقای برونسی از زن و بچه هایش سیر شده و همیشه جبهه است.
خنده ای کرد و گفت: من باید بیایم به آنها بگویم من زن و بچه ام را دوست دارم، اما جبهه واجب تر است. زن و بچه من این جا در امانند اما مردمی که آنجا خانه هایشان همه ویران و خراب شده در امان نیستند.
همسر شهید
یکی از دوستانم تعریف می کرد و می گفت: یک روز تمام دانش آموزان را جمع کردند و کلاسها تعطیل شد گفته بودند یک فرمانده تیپ قرار است بیاید برایتان سخنرانی کند.
من دم در مدرسه منتظر ایستادم تا فرمانده تیپ بیاید. به من گفتند اسمش برونسی است.
من منتظر یک ماشین آنچنانی با چند همراه و محافظ بودم که یک دفعه یک مردی با موتور گازی سبز رنگی روبروی در مدرسه ایستاد و می خواست برود داخل.
من جلویش را گرفتم و گفتم کجا، مراسم سخنرانی است و فرمانده تیپ می خواهد سخنرانی کند.
ایشان مکثی کرد و گفت: من برونسی هستم.
پشت خاکریز روی زانو ایستاده بود و دشمن را می نگریست. بیسیم چی صدا زد: دیگر کسی نمانده باید برگردیم.
شهید برونسی پاسخ نداد.
نزدیکتر آمد، نیمی از بدن سردار را ترکش برده بود، برونسی شهید شده بود اما هنوز ایستاده بود.
فرازی از وصیتنامه
... شما ای زن، چون زینب کبری (سلامالله علیها) فرزندانم را هم پدریکن و هم مادری، مادری که اسلام میگوید. برای چندمین بار باز هممیگویم؛ هر کس آمد و گفت: فرزند بی بابا نمیخواهم باید توی دهنشبزنید. همسر عزیزم شهفت فرزند دارید، باید آنها را آنچنان با اسلام آشناکنید که روز قیامت هم به درد خودت بخورند و هم به درد من، در راه امامخمینی که همان راه قرآن و راه امام حسین است بروند تا سر حدشهادت. از همه شما میخواهم که هر موقع پسرانم را داماد کردید، یکدختر مؤمن بگیرید، فاطمه و زهرا را هم یک شوهر مؤمن برایشان انتخابکنید، برای داماد و عروس کردن فرزندانم پی مال دنیا نروید، فقط ببینید که ازهمه بهتر خدا را میشناسد، ملاک خدا باشد. در هر کار اگر انسان خدا را درنظر بگیرد انحراف ایجاد نمیشود

آخرین بار در مراسم چهلم شهدای یزد دستگیر و به سختی شکنجه شد ، از جمله ساواکیها تمام دندانهایش را شکستند . کمی بعد به قید ضمانت آزاد شد و دوباره به فعالیت پرداخت و در نقش رابط مقام معظم رهبری که به ایرانشهر تبعید شده بودند ایفای وظیفه کرد . پس از پیروزی انقلاب به صورت افتخاری به سپاه پاسداران پیوست . با آغاز درگیری های کردستان به پاوه رفت و با شروع جنگ تحمیلی در شمار نخستین کسانی بود که خود را به جبهه های نبرد رساند . او در عملیات فتح المبین به عنوان فرمانده گردان خط شکن مرکز فرماندهی عراقیها را واقع در تپه 124/1 نابود ساخته و خود از ناحیه کمر مجروح شد . جراحت نمی توانست شهید برونسی را از پا بیندازد . او در عملیات بیت المقدس به عنوان فرمانده گردان خط شکن حر و در عملیاتهای رمضان ، مسلم ابن عقیل ، والفجر مقدماتی ، والفجر یک به عنوان فرمانده گردان خط شکن عبد الله رزمید و حماسه آفرید و نامش در آزمون جنگ و جهاد شهره شد . او باز هم مجروح شده بود و هر چند از ناحیه دست، گردن و شکم جراحات سختی را بر تن داشت اما روحیه عظیم و پرشکوه او مانع از باقی ماندن وی در پشت جبهه می شد . با شروع عملیاتهای والفجر 3 و 4 به عنوان معاونت تیپ 18 جواد الائمه (ع) در تمامی مراحل آنها شرکت داشته و گردانهای خط شکن را رهبری می کرد و در عملیاتهای خیبر ، میمک و بدر به عنوان فرمانده تیپ 18 جواد الائمه (ع) آنچنان حماسه بزرگی آفرید که نامش لرزه بر وجود کاخ نشینان بغدادافکند . او با دلاوری غیر قابل وصفی در چهار راه جاده خندق به پاتک دشمن پاسخ داد و به فرمان حضرت امام (ره) لبیک گفت تا اینکه در ساعت 11 صبح روز 23/12/63 با اصابت ترکش خمپاره به بدن مطهرش ، مرثیه سرخ معراج را نجوا کرد و به مقام قرب الهی نائل آمد. پیکر پاک آن شهید عزیز در کربلای بدر باقی ماند و امت شهید پرور خراسان ، روح ملکوتی او را در تاریخ 9/2/64 طی مراسم با شکوهی تشییع کردند. شهید برونسی قبل از شهادت در فرازی از وصیت نامه خود گفته است: اگر هزاران بار گشته شوم در راه ابوالفضل (ع)، حسین (ع) و مهدی (عج) و ابوالحسن (ع) باز هم کم است ، این جان ناقابل پدر شما قابلیت راه آنها را ندارد .
شمه ای از زندگی شهید برونسی از زبان دوستان
در منزلی که در ایرانشهر گرفته بودیم، سه چهار تا پنجره داشتیم یعنی هر اتاقی یک پنجره به کوچه داشت. از کوچه اولاً سر و صدا می آمد و ثانیاً وقتی میهمان داشتیم و حرف می زدیم مأموران شهربانی می آمدند پشت پنجره می ایستادند و حرفهایمان را گوش می دادند.
شهید برونسی و همراهان آمده بودند ایرانشهر، گفتیم بروید این پنجره ها را ببندید، گفتند: همین الآن. رفتند آجر و گچ گرفتند و به فاصله کوتاهی پنجره ها را بستند، طوری که از طرف کوچه پنجره بود اما از طرف خانه دیوار آجری.(مقام معظم رهبری)
جواد را فراموش نکن!
مرحوم آیها... حاج میرزا جوادآقا تهرانی که از علمای بزرگ مشهد بودند، جبهه زیاد تشریف می بردند و علاقه زیادی به رزمنده ها داشتند. یک شب آقا برای سخنرانی به تیپ امام جواد(ع) تشریف آوردند. موقع نماز که شد، قبول نکردند جلو بایستند. هر چه اصرار کردیم که دلمان می خواهد یک نماز به امامت شما بخوانیم، قبول نکردند.
شهید برونسی رفت جلو و گفت: حاج آقا لطفاً بروید جلو بایستید.
میرزا جواد آقا گفتند: شما دستور می دهید؟
شهید برونسی گفت: من کوچکتر از آنم که به شما دستور بدهم، خواهش می کنم.میرزا جوادآقا گفت: خواهش شما را نمی پذیرم!
بچه ها شروع کردند التماس کردن به آقای برونسی که بگو دستور می دهم.
آقای برونسی با خنده گفت: حاج آقا دستور می دهم شما جلو بایستید همین طوری با لبخند دستور می دهم.
حاج میرزا جوادآقا فرمود: چشم فرمانده عزیزم!
بعد از نماز ایشان آمدند سراغ شهید برونسی. حالت محزون و متواضعی داشتند و اشک از چشمان این پیرمرد زاهد سرازیر بود. به شهید برونسی گفتند: دوستم عبدالحسین! از من فراموش نکنی. از جواد فراموش نکنی!
شهید برونسی ایشان را در آغوش گرفت و گفت: حاج آقا شما کجا و ما کجا، شما ما را فراموش نکنید!میرزا جوادآقا گفتند: این تعارفات را بگذار کنار، فقط من این خواهش را دارم که از جواد یادت نرود!
سرهنگ پاسدار سیدکاظم حسینی فر- همرزم شهید
پیشانی بند
شور و شوق عملیات همه جا را پر کرده بود. هرکس خودش را به نوعی آماده می کرد. شهید برونسی مدت زیادی در میان پیشانی بندها دنبال پیشانی بند مخصوص خود می گشت.
وقتی پیشانی بند سبزش را بست، به سرش اشاره کرد و گفت: با این یازهرا(س) حتماً حضرت کمک می کند.
گفتم: اگر نباشد هم کمک می کند.نگاه معنی داری کرد و گفت: نه، باید همه چیز با هم هماهنگ باشد ظاهر و باطن.
سرهنگ پاسدار سیدکاظم حسینی فر
هر وقت از جبهه می آمد چند روزی را که در مشهد بود روزه می گرفت.
می گفتم: حاج آقا بچه ها دوست دارند وقتی اینجا هستید با شما ناهار بخورند، می آمد می نشست پای سفره با دهان روزه به بچه ها غذا می داد و برایشان لقمه می گرفت.
همسر شهید
یک روز به ایشان گفتم: همسایه ها می گویند آقای برونسی از زن و بچه هایش سیر شده و همیشه جبهه است.
خنده ای کرد و گفت: من باید بیایم به آنها بگویم من زن و بچه ام را دوست دارم، اما جبهه واجب تر است. زن و بچه من این جا در امانند اما مردمی که آنجا خانه هایشان همه ویران و خراب شده در امان نیستند.
همسر شهید
یکی از دوستانم تعریف می کرد و می گفت: یک روز تمام دانش آموزان را جمع کردند و کلاسها تعطیل شد گفته بودند یک فرمانده تیپ قرار است بیاید برایتان سخنرانی کند.
من دم در مدرسه منتظر ایستادم تا فرمانده تیپ بیاید. به من گفتند اسمش برونسی است.
من منتظر یک ماشین آنچنانی با چند همراه و محافظ بودم که یک دفعه یک مردی با موتور گازی سبز رنگی روبروی در مدرسه ایستاد و می خواست برود داخل.
من جلویش را گرفتم و گفتم کجا، مراسم سخنرانی است و فرمانده تیپ می خواهد سخنرانی کند.
ایشان مکثی کرد و گفت: من برونسی هستم.
پشت خاکریز روی زانو ایستاده بود و دشمن را می نگریست. بیسیم چی صدا زد: دیگر کسی نمانده باید برگردیم.
شهید برونسی پاسخ نداد.
نزدیکتر آمد، نیمی از بدن سردار را ترکش برده بود، برونسی شهید شده بود اما هنوز ایستاده بود.
فرازی از وصیتنامه
... شما ای زن، چون زینب کبری (سلامالله علیها) فرزندانم را هم پدریکن و هم مادری، مادری که اسلام میگوید. برای چندمین بار باز هممیگویم؛ هر کس آمد و گفت: فرزند بی بابا نمیخواهم باید توی دهنشبزنید. همسر عزیزم شهفت فرزند دارید، باید آنها را آنچنان با اسلام آشناکنید که روز قیامت هم به درد خودت بخورند و هم به درد من، در راه امامخمینی که همان راه قرآن و راه امام حسین است بروند تا سر حدشهادت. از همه شما میخواهم که هر موقع پسرانم را داماد کردید، یکدختر مؤمن بگیرید، فاطمه و زهرا را هم یک شوهر مؤمن برایشان انتخابکنید، برای داماد و عروس کردن فرزندانم پی مال دنیا نروید، فقط ببینید که ازهمه بهتر خدا را میشناسد، ملاک خدا باشد. در هر کار اگر انسان خدا را درنظر بگیرد انحراف ایجاد نمیشود
ساعت : 9:36 am | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی